اختصاصی فصل6: علیرضا سعیدی کیاسری / با نزدیک شدن به ماههای منتهی به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، آسان تر میتوان درباره آرایش سیاسی احزاب شاخص در این رقابت ها یعنی طیف اصولگرایان و اصلاحطلبان به گمانه زنی پرداخت.
اگر جریان اصولگرایی با سه قطب رهپویان، موتلفه و جبهه پایداری قرار است برای انتخابات آتی گام بردارد، اصلاحطلبان نیز فعلا در حال حاضر با پنج دستهبندی وارد میدان رقابتها شدند و کار را برای تهیه و تدوین لیستها و معرفی نامزدها در انتخابات آغاز نمودند.
جریان اصولگرا در گذشته های دورتر، لیدرهای صاحب نفوذی داشت که آنها از کاریزمای کافی برای به وحدت رساندن اصولگرایان برخوردار بودند اما اکنون این شرایط برای این جریان وجود ندارد و جبهه پیروان خط امام و رهبری، نواصولگرایی به رهبری قالیباف و جبهه پایداری که بخش تندروی اصولگرایان است، هر کدام ساز خودشان را برای معرفی کاندیداها کوک می کنند.
در اردوی اصلاحات هم، رقم کم توجهی به ریش سفیدان این جریان در حال افزایش است اما باز هنوز امکان حرف شنوی از بزرگان این طیف بیشتر از اصولگرایان است. البته رقم خودنگری و سهم خواهی در جریان اصولگرایی در چند وقت اخیر کاهش قابل توجهی داشته اما همین رقم در طیف اصلاح طلبان تغییر چندانی نداشته است.
از سویی اصولگرایان در شرایط کنونی جامعه تحت هیچ عنوان به دنبال چگونگی و ترکیب مجلس یازدهم نیستند بلکه شاخص انرژی خود را برای هجمه همه جانبه به دولت گذاشتهاند. چرا که اصولگرایان به نیکی می دانند حسن روحانی و دولت او سرمایه اجتماعی جناح پشتیبان خود را از کف داده اند،بنابراین جریان اصولگرایی این فرصت طلایی را ساده از دست نمی دهد. آن ها از همان روزی که روحانی برعرشه کشتی تدبیر و امید نشست،با متلاطم کردن اوضاع و به راه انداختن امواج بزرگ و کوچک علیه دولت، او را به گرداب چالش های گوناگون سوق داده اند تا خودشان موسم انتخابات در ساحل آرامش به سرزمین آرزوهایشان قدم بگذارند.
اما از آن سو نیز طیف اصلاح طلبان که همفکر و همراه دولت به شمار می آیند، بطور کاملا محسوسی می کوشند خودشان را از چالش ها و ضعفهایی که دولت روحانی در چند وقت اخیر دارد، پیراسته کنند. تا در گردنه ی سوق الجیشی منتهی به بهارستان، آماج تیرهای آب دیده ی چند شعبه از کمان های آماده به پرتاب رقیب سنتی شان قرار نگیرند.
نکته ای که از نظر نباید دور داشت اینکه،اصولگرایان نسبت به رقبای اصلاح طلبشان هیچ گونه نگرانی بابت رد صلاحیت کاندیداهای خود ندارند. شنیده ها حاکی از آن است که این طیف مدت هاست تهیه لیست نامزدهای انتخاباتی را در شهرستان های مختلف شروع کرده اند و از قرار معلوم، خیلی نیز برای بدست آوردن اکثریت کرسی های مجلس یازدهم امیدوارهستند.ولیکن با کنار رفتن یکی از اصلی ترین چهره های شاخص آنان که از معادلات انتخابات مجلس یازدهم حذف شده و ریاست یک قوه ی انتصابی کشور را برعهده گرفت،اصولگرایان را در یک دست انداز بزرگ اجماع انداخته است. به تعبیری عدم حضور این چهره ی موثر در انتخابات مجلس آینده، یعنی از دست دادن یک رکن تاثیرگذار و به تحلیل رفتن شورای وحدت که می توان گفت بنیاد بقای جریان اصولگرایی است. هر چند افرادی نظیر رییس مجلس هفتم و چهره های هم سنگ او هنوز هم هستند اما اصولگرایان بهتر از هر کسی می دانند که چندان نمی توان برای کسب پیروزی امیدوار بود .
به هر تقدیر در این روزهای آغازین سال 98، با توجه به شرایط کنونی جامعه و دغدغه های به وجود آمده در عرصه اقتصادی و بحران ناشی از سیلاب اخیر، اصلاح طلبان در حالت کاملا دفاعی گرفته اند و رقیب سنتی شان در مقام حمله؛ اما تجربه انتخابات گذشته نشان داده است هیچ کدام از این دو طیف اصلی موفق نمی شوند با این ترکیب فعلی در ماراتن سخت انتخابات پیروز شوند. چرا که معمولاً سرنوشت انتخابات در ایران، نزدیکیهای پایان خط رقم می خورد و چه بسا تا اسفندماه تحولات بسیار زیادی را در کشور شاهد باشیم که مسیر انتخابات به سمت و سویی دیگر جهت پیدا کند.